«جلال2» و روایت انقلاب در سال های 57 تا 62/ نمایش زندگی اولین و دومین شهید محراب
تاریخ انتشار: ۲۸ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۱۰۳۵۳۵۱
خبرگزاری فارس-گروه رادیو و تلویزیون: تلویزیون امسال دست پری برای سریال های دهه فجری نداشت و شاید تنها یک سریال با این مناسبت عجین شده بود. سریال «روزهای ابدی» که از شبکه یک سیما پخش شد که به ماجراهای نفوذ بیگانگان قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران می پرداخت.
اما از امشب سریال دیگری قرار است جایگزین روزهای ابدی شود به نام «جلال» که فصل ابتدایی آن سال گذشته از همین شبکه بروی آنتن رفت و از امشب فصل دوم آن در ۲۶ قسمت تقدیم مخاطبان خواهد شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حسن نجفی کارگردانی این سریال و علیرضا جلالی تهیه کنندگی آن را به عهده دارد. به همین مناسبت مروری کلی بر فصل یک و دو این سریال خواهیم داشت.
** فصل دو در چه سالی روایت می شود؟
فصل ابتدایی این سریال از سال ۱۳۳۸ تا سال ۱۳۵۶ در تبریز را به تصویر می کشید و قیام مردم آذربایجان شرقی را در این سال ها روایت می کرد.همچنین رخدادهای اجتماعی و روزهای انقلاب اسلامی در سالهای منتهی به بهمن ۵۶ در آذربایجان شرقی از قصه های اصلی این سریال است. اما در فصل دو شاهد رویدادهای تاریخی ایران از سال ۵۷ تا ۶۲ خواهید بود.
** لوکیشن هایی که از تبریز خارج شد
فصل ابتدایی این سریال در تبریز تصویربرداری شد و اما حالا فصل دو در چند شهر جنوبی و شمالی ایران مقابل دوربین رفته است. از جمله تهران تبریز و جنوب پلدختر و سوسنگرد و ...
** دو فصل با یک کارگردان
در حالیکه اغلب پروژه های تلویزیونی در فصل یک با یک کارگردان و در فصل های بعدی با کارگردان های دیگری پیگیری می شوند، اما سریال جلال اینطور نبوده و در هر دو فصل یک کارگردان داشته است. حسن نجفی کارگردان این سریال است. او تاکنون کارگردانی چند سریال و فیلم را به عهده داشته است و در کنار کارگردانی فیلم نامه نویسی و عکاسی و شاعری می کند.
** نجفی: جلال و خانواده اش در مسیر انقلاب به تکامل می رسند
«حسن نجفی» کارگردان سریال «جلال» در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری فارس با اشاره به تفاوت های ساختاری در تولید این سریال ، «جلال ۲» را مجموعه ای بسیار سنگین و با توجه به شرایط موجود تولید آنرا کاملا حرفه ای بیان کرد.
وی با اشاره به تنوع لوکیشن و شخصیت در این سریال تولید این مجموعه در این بازه زمانی را بسیار مهم و یکی از ویژگی های آن بر شمرد و افزود: «جلال ۲» با مجموعه قبلی فرق اساسی دارد. در سریال قبلی شخصیت ها تقدم بر رویداد داشتند اما در این مجموعه گاه رویدادها آنچنان به توالی اتفاق می افتند که تماشاگر را ناخودآگاه با خود همراه می کنند.
نجفی این ویژگی را به انقلاب و دوره تاریخی که سریال در آن ساخته می شود و داستان در آن روی می دهد نسبت داد و بیان داشت: قبل از انقلاب اتفاقات کوچک، رویدادهای بزرگ شمرده می شدند اما با بروز انقلاب حوادث یکی پس از دیگری حادث شد و شخصیت ها را با خود همراه کرد. جلال و خانواده اش یکی از آنهایی بودند که نسیم انقلاب به آنها برخورد و آنها در مسیر کمال گرایانه خود بهای این دگر دیسی و تحول بزرگ را با رنج پس دادند. این حجم از اتفاق و مفهوم ملت ما را متمایز از سایر ملت ها کرد.
نجفی همچنین به سال های بروز این داستان اشاره کرد و گفت: حوادث این مجموعه به دوره تاریخی ۱۳۵۶ تا ۱۳۶۲ بر می گردد . این چند سال نقش تعیین کننده ای در بازسازی شخصیت ها و هویت دهی آنها بازی می کند. هر کدام از این حوادث، داستانی برای خود دارد که شنیدنی و دیدنی است.
این کارگردان تلویزیون و سینما با اشاره به استقبال مردمی از این اثر محورهای مهمی را برشمرد که در نگارش آن به آنها توجه ویژه داشته است. توجه به کیان خانواده ،پیوند قومیت ها و نقش آنها در قدرتمند شدن و بزرگی ایران عزیز دو ویژگی مهم بوده است.
** اقتباسی از رمان بینوایان
سریال جلال با اینکه بستر روایی اش تاریخ انقلاب در تبریز است اما در فصل اول و در بخشی از زندگی شخصی جلال اقتباسی از رمان بینوایان نیز داشت.
** زندگی شخصی جلال محوریت سریال است
به طور معمول اغلب سریال هایی که تاریخ انقلاب اسلامی ایران را روایت می کنند، در کنار آن به زندگی برخی شخصیت های تخیلی و حقیقی نیز می پردازند. در این سریال با توجه به اینکه نام شخصیت اصلی سایه ای روی کلیت سریال انداخته است، بخشی از داستان به زندگی شخصی جلال برمی گردد. فردی که مبارز انقلابی است و در زمان انقلاب تحولی در زندگی شخصی اش رخ می دهد و مدتی از همسر و فرزندش دور می ماند.
** عمار تفتی و ایفای نقش اصلی یک سریال طولانی
عمار تفتی یکی از بازیگران قدیمی تلویزیون و سینما است اما تا به حال کم پیش آمده تا در یک اثر شاخص بازی کند و نقشی اینچنین محوری داشته باشد. اما او با بازی در سریال جلال توانایی بازی خود را نشان داد و ثابت کرد که می تواند از عهده نقشی پرچالش برآمد.
او در قالب این نقش چند برهه مختلف زمانی و با چند گریم و در چند موقعیت را تجربه کرد. همچنین چالش هایی که با نقش داشت این کار را از سایر کارهای وی متمایز می کرد.
** بازیگران بومی در یک سریال
علاوه بر بازیگران اصلی این سریال تعداد زیادی نیز بازیگران بومی در فصل دو جلال نقش آفرینی کردند. همچنین گروه تولید و پشت دوربین این سریال ۷۰ درصد بومی تبریز هستند.
** نمایش زندگی اولین و دومین شهید محراب
در فصل دو سریال جلال علاوه بر محوریت داستان که روی شخصیت جلال و رخدادهای داخلی ایران است به زندگی شهید سید محمدعلی قاضی طباطبائی (اولین شهید محراب انقلاب اسلامی) و ترور شهید میر اسدالله مدنی دهخوارقانی (دومین شهید محراب انقلاب اسلامی) ورود شده است.
** بازیگران جدید از همایون ارشادی تا مهدی فقیه
حمیرا ریاضی، عمار تفتی، هادی افتخارزاده، مهران رجبی، رضا آبپاک، سنا پورسعیدی، کامیار شکیبایی، فاطمه شکری، حامد منافی و تعدادی بازیگران تلویزیون و بومی آذربایجان شرقی از بازیگران فصل یک این سریال بودند و حالا در فصل دو بازیگران جدیدی به این ترکیب اضافه شدند. از جمله این افراد می توان به همایون ارشادی، مهدی فقیه، هادی افتخارزاده، مهران آتش زا، رضا آبپاک- ثنا پورسفیدی- جواد قامتی- صدرا راعی –مهدی فقیه- شهرام خزرایی – شهرام عبدلی- شیوا خسرومهر اشاره کرد.
مدیر تصویر برداری این مجموعه را حمید مهر افروز بر عهده داشته است و مسعود سخاوت دوست برای این اثر جدید علیرضا جلالی که تهیه کنندگی ان را بر عهده دارد موسیقی ساخته است .
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: سریال جلال فصل دوم سریال جلال پیروزی انقلاب اسلامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۰۳۵۳۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سینما به روایت «آپاراتچی»
ایسنا/اصفهان «آپاراتچی» روایت زندگی جلیل، مردی جوان و ساده است که سواد نوشتن ندارد، اما شور دارد و عاشق سینماست.
فیلم «آپاراتچی» ساختۀ قربانعلی طاهرفر، یکی از فیلمهای در حال اکران اصفهان است که گیشۀ سینمای ساحل نشان میدهد با استقبال اندکی مواجه شده است، من نیز این فیلم ۹۴دقیقهای را بهتنهایی در سالن عالیقاپو نگاه کردم و وضعیت سالن، یعنی صندلیهای خالی، این موضوع را تأیید میکرد. اما جای سؤال دارد که آیا تماشای «آپاراتچی»، محصول سال ۱۴۰۲ که در چهلودومین جشنوارۀ فیلم فجر به نمایش درآمد، وقت تلفکردن است؟!
اگر عاشق «سینما» باشید، «آپاراتچی» به یک بار دیدنش (و اگر عاشقتر باشید، به چند بار دیدنش!) میارزد؛ آن هم در مقایسه با بسیاری از فیلمهای پرهیاهو و با بازیگران دهانپرکن، اما بیکیفیت که طرفدار هم زیاد دارند. «آپاراتچی» روایت زندگی جلیل است که عاشق سینماست و برای ساختن فیلمی بلند و سینمایی حاضر است هر کاری بکند. او وقتی دیگران معنی کارهایش را نمیفهمند به آنها میگوید، تا حالا عاشق شدی؟! من عاشق سینما هستم!
اتفاقات این اثر که در جشنوارۀ فجر سال گذشته به دریافت جایزۀ ویژۀ داوران برای «نگاه نو» موفق شد، در روزگار نزدیک به پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ و سالهای نخست جنگ ایران و عراق بازمیگردد. جلیل نقاش ساختمان است که روی بوم هم هنرش را به رخ میکشد و مخصوصاً پرتره شهدای عزیزمان را در جنگ ایران و عراق تصویر میکند و به دل خانوادههایشان تسلایی کوچک میبخشد. همین جلیل که عشق بیوحدومرزی به سینما دارد و همواره خود را در جشنوارههای فیلم تصور میکند که جوایزی نفیس به دستش میدهند، قصد دارد فیلمی بلند و زندگینامهای بسازد.
فیلم جلیل دربارۀ شخصیتی به اسم نوری است. نوری در فیلم قاضی سختگیری معرفی میشود. همه مردم از جمله جلیل و همسر و پدر پیرش که در یک خانه زندگی میکنند، بدگویی از این قاضی به روزمرهشان تبدیل شده است. همه معتقدند که نوری دارد جان جوانان وطن را با قضاوتهای نادرستش پایمال میکند. اما در همان ابتدای فیلم، وضعیت نوری دستکم در چشم برخی از مردم، از جمله همین جلیل داستان، دگرگون میشود. و وقتی نوری یعنی قاضی بدنام به دنبال اتفاقاتی شهید میشود، تصمیم میگیرد فیلمی از او بسازد و نامش هم بگذارد: «نوری در تاریکی».
اما فیلمساختن در زمانۀ جلیل آسان نیست. پدرش با او مخالفت جدی دارد و سینما را هنری تهی میداند که یک مشت آدم فاسد و بیدین دور هم جمع میشوند تا بقیۀ مردم را هم با ساختههایشان بیبندوبار کنند! همین نگاه پدر جلیل، طنز تلخی را به اثر بخشیده است. از طرفی، جلیل را وزارت ارشاد وقت جدی نمیگیرد و حاضر به حمایت از او نیست.
فیلم هیچ حامی معنوی و پشتیبان مادی ندارد. خانواده شهید نوری هم با مخالفتها یا خواستههای خود به نوعی دیگر مانعی بر سر راه فیلمسازی جلیل شیفته و خیالپرداز هستند. حالا در ادامه باید دید سرنوشت این فیلم به کجا ختم میشود و اگر روی پرده برود، محبوب مردم خواهد شد، چنانکه جلیل در رؤیا میبیند؟!
فیلمسازی در میانۀ انقلاب و جنگ
فیلم «آپاراتچی» در حد خود و تا جایی که توان گشودن بال و پر داشته است، داستان بغرنج سینمای ما و البته شیرینیهای آن و شوریدگیهای آدمهایش را بازتاب میدهد. سینمای کشورمان از ۱۳۵۷ شمسی بهبعد که هنرمندانی نامدار در آن افتخار آفریدند و از این قاب رنگی و اسرارآمیز ما را به جهانیان نشان دادند یا هرکس دیگری که به توان و سلیقه خود آثاری در آن تولید کرده است، آغازش داستانی پیچیده دارد.
سینمای ایران بعد از ۱۳۵۷ شمسی، در میانۀ انقلاب و جنگی زودهنگام پا گرفت و همواره موانع پرشماری از جنبههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بر سر راهش بود. اما سینما زنده ماند، گاهی نیمهجان شد و گاهی جان تازه گرفت، اما هرچه بود و نبود به پیش رفت و نشان داد که این دنیای شگفتانگیز و پرقدرت شاید سر خم کند و در برخی سالیان منزوی شود، اما از میان نمیرود. سینمای ایران همواره عاشقان خودش را داشته است که برای سربلندی این گوشه پهناور از هنر معاصر ایرانزمین کوشیدهاند.
به جز اینکه به «آپارتچی» میتوان نگاهی تاریخی داشت که در آن مقطع، خاص ایرانمان است، این فیلم به رابطۀ پویایی اقتصاد و هنر نیز نگاه خوبی دارد. جلیل و گروه کوچکش یک مانع جدی بر سر راه فیلمسازیشان دارند و آن هم نداشتن پول کافی و امکانات مادی بهدردبخور است.
این مسئلۀ جدی است. هیچ هنرمندی در هیچ کجای دنیا نمیتواند با شکم خالی و زندگیای که تمامش دغدغه نان باشد، هنری ماندگار به جهان تقدیم کند. گامبرداشتن در چنین مسیری ازجانگذشتگیها میخواهد. اگر در تاریخ هنر درنگ کنیم، آثار پراعجازی که هنوز ماندگارند و ما را انگشتبهدهان میکنند، یا هنرمندش از خانوادهای ثروتمند برخاسته یا نهاد دولتی یا غیردولتی، آن هنرمند را حمایت مالی کرده و دنیایی امن برایش فراهم ساخته است. مردی مثل جلیل که برای فیلمسازی و نمایش استعداد هنری خود به فروختن فرش دستباف همسرش محتاج است، فرشی که میتوانست زیرپای آن دو و پدر و بچههایشان باشد، چه سرنوشتی در سینما خواهد یافت؟
انتهای پیام